شعر ،موسقی و ادبیات شفاهی استان کوه گیلویه و بویراحمد

  پیک ملت؛ شعر وموسیقی میوه ی یک تنه اند و بر یک تنه.همواره به موازات هم رشد کرده وبه بلوغ می رسند.نغمه و کلام آهنگین عمری به درازای تاریخ بشر دارند، مستندِ به تحقیق حتی انسان های نخستین هم تحت تاثیرِ طبیعتِ پیرامون خود دست به آفرینش های ادبی وهنری و تولید اثر می

کد خبر : 41146
تاریخ انتشار : جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۶
شعر ،موسقی و ادبیات شفاهی استان کوه گیلویه و بویراحمد

 

پیک ملت؛ شعر وموسیقی میوه ی یک تنه اند و بر یک تنه.همواره به موازات هم رشد کرده وبه بلوغ می رسند.نغمه و کلام آهنگین عمری به درازای تاریخ بشر دارند، مستندِ به تحقیق حتی انسان های نخستین هم تحت تاثیرِ طبیعتِ پیرامون خود دست به آفرینش های ادبی وهنری و تولید اثر می زدند ،با همان هو هو کردن ها در کوه وکمرها و رقص های تیر و کمان در کنارِرودخانه ها و پایکوبی جمعی در غارها و تولید صدای خاص در هنگام شکار در بیشه زارها در حال تولیدِ موسیقی شفاهی بودند.

بدون شک و به واقعیت محض شعر و موسیقی در میان هر قوم و ملتی تحت تاثیرِ عوامل مختلفی همچون طبیعت،شیوه ی معیشت،شیوه ی زیست ،باورها،آرمان ها ، آرزوهای و نیازهای اجتماعی است .

شعر و موسیقی تراوشِ زلال ترین احساس،اندیشه ،عاطفه و تخیل از سرچشمه وجود آدمی است که در قالب واژه و آهنگ از پاک ترین روح و روان جاری می گردد و در جویبار زمان تحت تاثیر تغییرات فرهنگی وخلاقیت های علمی متحول می گردد.

شعر و موسیقی در استان کوه گیلویه و بویراحمد بر خواسته و برخاسته از محیط طبیعی ،چالش های اجتماعی درون منطقه ای و شیوه ی زندگی بوده است. اما اینک با توجه به تغییر شیوه ی زیست و زندگی و حتی معیشت
(کوچرویی به یکجا نشینی-عشایری-روستا-شهر)
و تکنو لوژی و مهمتر تبادل اطلاعات و رفت و آمد به خارج از مرزهای قرار دادی استان و ایجادِگسست نسلی و سایر مولفه ها تاثیراتی را پذیرفته است.

به قاطع، هر نغمه ی به جامانده برای نسلِ پیشین باز گو کننده ی حوادث،رویدادها،حکایت ها و اتفاقات خوب یا بد ،تلخ و یا شیرین برای آنان در آن روز گارانِ پیشین است.

اما نسل امروزین که هیچ دلبستگی و علاقه وحتی شناختی از دیروز ندارند نمی توانند مفهوم کِل و سرو”سرود” ویا شربه “شروه” را بدانند و با آن غریبه اند.نسل امروزین نه از شرایطِ حماسی دیروز باخبرند و نه زمزمه ی لالایی های مادر را در پای هیلو”گهواره”شنیده اند و همینطور نه ماله زیر و ماله بالا”ییلاق -قشلاق” را تجربه نموده اند

نه یا الله یا الله هی جونوم غلهِ برون”درو محصول” را شنیده اند و نه با صدای درای”زنگوله”پازن گله از خواب بیدار شده اند.و همینطور صدای پریشکه پازنِ سرتوال و چهچه ی کل کمری ها را به گوش نشنیده اند و نمی دانند که گپی گپو”فاخته”حاملِ چه پیامی است.

نسل امروزین با فلوت آشنایی دارند و با پیشه”نی”دمخور نیستند وحال نمی کنند.فست فود را بهتر از آش کارده و کلگ و او کشکی و او داغک می شناسند و می دانند که پاپ و جاز و راک هر کدام در چه محفل وجمعی خریدار دارد اما همی هلی را نه.
بنابراین می طلبد که اهل فن و متخصصان این حوزه و علاقمندان به موسیقی محلی و بومی و آیین ها ، بجهت نگهداشت این داشته های کُهن و ارزشمند آستین همت بالابزنند.

محمد فرزامی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.