مرگ تلخ؛ یاسوج از دست رفت!!!/ خزان فضای سبز یاسوج

شهر یاسوج  که به سبب خوش آب و هوابی وجود آبشار ها و رودخانه های خروشان، درختان بلوط زبان زد عام بود و پذیرای گردشگران زیادی در فصل های گرم سال بود به طوری که و مردم خطه جنوب و جنوب غرب ایران روزهای تعطیل را برای سفر به این شهر انتخاب می کردند، تا برای دمی آسایش و هواخوری به این شهر بیایند. اکنون اما در سایه بی توجهی مسئولینی که در خواب ناز به سر می برند روزهای ناخوشی را سپری می کند، یاسوج دیگر جانی برای بقا ندارد.

پایتخت طبیعت ایران علی رغم اینکه باید هر روز بر شکوه و بزرگیش افزوده شود اما هر سال بدتر از پارسال و هر روز بدتر از دیروز،حال و روزش خراب و خراب‌تر می‌شود و در اوج جوانی به پیری زودرس گرفتار شده و نه تنها دست‌ساخته‌های انسان برای زیباتر کردن این شهر به آن افزوده نمی‌شود، بلکه سهل انگاری در نگهداشت آنچه که دارد نیز خود موجب شده تا این شهر با سرعتی بالا به سمت افول حرکت کند و دلهره ساکنان این شهر را فرا بگیرد تا مبادا که چراغ گردشگری یاسوج هنوز پرفروغ نشده، خاموش شود.

امروز به جرات می‌توان گفت که خزان در پایان بهار دامن پایتخت طبیعت را گرفته است و بخش عظیمی از فضای سبز این شهر از بین رفته و در بلوارها و پارک‌ها یا چمن‌های خشک را می‌بینیم و یا از چمن و فضای سبز اثری نمانده و تنها خاکی از سبزی و زیبایی گذشته در چشم رهگذران و گردشگران فرو می‌رود. وضعیت بغرنج و ناراحت‌کننده‌ای که دل هر شهروند و گردشگری که سال‌های گذشته زیبایی پایان بهار یاسوج را دیده باشد، به درد می‌آورد اما دریغ که آنان که مسئولند، چشم بر حقایق به وجود آمده در شهر توریستی جنوب بسته‌اند.

شورای شهر و شهرداری نیز چنان درگیر حاشیه‌های خودساخته با یکدیگر شده‌اند که فراموش کرده‌اند که مهمترین شهر توریستی تابستانی جنوب کشور را مدیریت می‌کنند. شورای شهر به ضعف در زمینه پارک‌ها و فضای سبز این شهر اذعان می‌کند اما از ارائه طرحی برای نجات آن عاجز است.

گویی وضعیت فضای سبز شهر یاسوج را همه می‌دانند و شورای شهر نیز خوب می‌داند که چه وضعیتی بر پارک‌ها و فضای سبز این شهر حاکم است اما نه تنها نتوانسته‌اند آن را نجات دهند، بلکه بیش از پیش این وضعیت را دچار حاشیه نیز کرده‌اند.